عنوان مقاله [English]
دفاع مقدسپدیدهای شگرف و گنجی تمام نشدنی است که به حق آن را باید در ردیف ایامالله[1] به شمار آورد و تمام تلاش و مساعی را به کار بست که نهتنها به دست فراموشی سپرده نشود، بلکه باید این فرهنگ غنی را در تار و پود لایههای گوناگون اجتماع وارد نمود و در جهت غنیسازی سایر مقولههای اجتماعی از آن بهره گرفت. فرهنگ غنیِ این پدیدة بیبدیل، در سالهای ابتدایی شکلگیری نظام مقدس جمهوری اسلامی در بین آحاد مردم و مسئولین کشور به نحو معجزهآسایی شکل گرفت و علیرغم تحریمهای همهجانبه و فشارهای سیاسی و اقتصادی علیه کشور و حمایتها و پشتیبانیهای بیسابقة نظام سلطه به رهبری شیطان بزرگ آمریکا در همه ابعاد نظامی، سیاسی، اقتصادی از صدام، نظام نوپای جمهوری اسلامی علاوه بر اینکه توانست تمام سرزمینهای اشغال شده را از اشغال متجاوز بازپس بگیرد و دشمن را با خفت و خواری از سرزمین خود بیرون براند، همچنین توانست حقانیت، مظلومیت و اقتدار خود را نیز در این جنگ تحمیلی به همه دنیا نشان داده و نمایشگاهی عظیم و بینظیر از مقاومت، ایثار و همدلی را در تاریخ معاصر و در جلو دیدگان همگان قرار دهد.
براین اساس، تجربة دفاع برای کشورمان، پیامدهای فرهنگی ویژهای داشته است. در قاموس فرهنگ دفاع مقدس، مقاومت، صبر، مبارزه و دفاع از کیان اسلامی، که در روحیة ایثارگری و شهادتطلبی خلاصه میشود، تأثیرات شگرفی بر حفظ و بالندگی جامعه داشته است، به نحوی که فرهنگ دفاع مقدس که از اندیشههای والای اهلبیتI و تفکر ناب و زلال امام خمینی8 نشأت گرفته بود در دهه اول انقلاب اسلامی قلوب میلیونها ایرانی را تسخیر کرد و تحول عظیمی را در جامعه اسلامی رقم زد که در گذشته مانند آن اتفاق نیفتاده بود.
حال پس از گذشت سه دهه از دوران دفاع مقدس با یک نگاه به نحوه و میزان بهرهگیری ما از ظرفیت عظیم آن دوران، به نظر میآید که کمترین استفاده در لایههای گوناگون اجتماع شده است، به نحوی که انگار تاریخ مصرف آن فرهنگ غنی به پایان رسیده است. در این زمینه با نگاهی هرچند اجمالی به سیر بیانات مقام معظم رهبری در دهههای گذشته بهویژه سالهای اخیر
به این حقیقت تلخ میرسیم که بخش عظیمی از این ثروت و گنج بیپایان، بلااستفاده مانده و یا مورد غفلت قرار گرفته است. همانگونه که مقام معظم رهبری فرمودهاند: «مسأله دفاع مقدس و آنچه در این دوران بروز کرد، یک مسأله عادی نیست؛ برای همه ملتها اینطور است؛ در مورد ملت ما به دلایل گوناگون بیشتر از دیگران است»[2] و نیز اگر بناست که: «آن هشت سال جنگ بایستی تاریخ ما را تغذیه کند»[3]، در اینصورت: «قضایای دوره دفاع مقدس را بایستی مستند کرد، تبیین کرد، مستدل کرد تا براساس اینها آثار هنری بهوجود بیاید»[4]؛ و نیز به باور ایشان که فرمودهاند: «اعتقاد من این است که ما هرچه برای دوره دفاع مقدس سرمایهگذاری و کار کنیم، زیاد نیست؛ چون ظرفیت هنری و ادبی کشور برای تبیین این دوره، خیلی گسترده، وسیع و عمیق است و از این ظرفیت تاکنون استفاده خوب و درخوری نشده. البته کتابهای خوبی نوشته شده، لیکن این رشته باید استمرار پیدا کند»[5]. بدین ترتیب، به این نیاز مبرم امروز میرسیم که با استفاده حداکثری از این فرهنگ، باید بتوانیم آن را فرهنگ غالب و جاری در همه امور نماییم و به این مهم دست نخواهیم یافت مگر اینکه ارزش این گنج را شناخته و هنرمندانه آن را استخراج نماییم، همانگونه که مقام معظم رهبری فرمودهاند: «میخواهم بگویم که این یک گنج است. آیا ما خواهیم توانست این گنج را استخراج کنیم، یا نه؟ این هنر ماست که بتوانیم استخراج کنیم»[6].
در مقابل اما، بیش از یک قرن از زمان جنگ جهانی اول و چیزی کمتر از یک قرن از جنگ جهانی دوم[7] گذشته و علیالظاهر این دو جنگ جهانی به موزه تاریخ سپرده شده است، اما هر روزه از سوی غربیها که خود آغازگر و پایان دهنده این دو جنگ جهانی بودهاند، شاهد خلق آثار فراوان در حوزهای فرهنگی ـ هنری بهویژه در صنعت سینما هستیم، کأنه، غربیها این دو جنگ بزرگ و گسترده در سطح جهانی را به راه انداختهاند تا تمدن ماشینیِ غرب قرنها از آن ارتزاق نموده و دنیا را محسور کرده با خود همراه نماید.
غربیها دهها سال است که خشونتها و کشتار نازیها در این دو جنگ را دستمایه ساخت فیلمهای هالیوودیِ خود قرار دادهاند و معمولاً یک آمریکایی شریف، اصیل و مبارز را بهعنوان نجاتدهنده و مشکلگشای گروهی دیگر (افراد سایر کشورها) وارد گود میکنند و پایان خوشی به ماجرا میدهند. از طرف دیگر آدمهای بد و شرور فیلم نیز معمولاً از کشورهای چین، ژاپن، هند و کشورهای شرقی، بهویژه اعراب و مسلمانان کشورهای غرب آسیا و شمال آفریقا هستند که همواره پلیدترین اَعمال غیرانسانی را مرتکب میشوند و چنان استادانه این پلیدی و پلشتی را به مخاطب انتقال میدهند که اگر بیننده از گذشته آنان بیخبر باشد و نداند که این کشورها در این دو جنگ چه جنایتهایی را انجام دادهاند و یا در گوشه گوشه عالم چه کشتارهایی نظیر جنگ ویتنام، جنگ کره، کشتار مردم الجزایر، اشغال سرزمین فلسطین و کشتار و جنایت بیش از هفت دهه از مردمان و ساکنان اصلی آن سرزمین و نیز کشتار مردم یمن و نظایر آن را به راه انداختهاند و یا اگر مخاطب فاقد قدرت تحلیل باشد به راحتی با نیات و اغراض شوم آنان همراه میشود و آنان به اهداف پلید خود دست مییابند.
و اما وظیفه امروز ما، چه در سطح سازمانی و اجرایی و چه فردی همانند نظریهپردازی یا انجام کارهای تحقیقی، برآورده نمودن انتظارات و مطالبات رهبر فرزانه انقلاب است. انتظارات و مطالباتی که از عمقی راهبردی برخوردار بوده و به واقع بسترساز برای ورود به تمدن نوین ایرانی ـ اسلامی خواهد بود. همانگونه که مقام معظم رهبری از فرهنگ دفاع مقدس به عنوان "گنج استخراج نشده» و "گنجی تمام نشدنی»، یاد نمودهاند، به نحویکه نه تنها براحتی و آسان به دست نیامده که بهای سنگینی از سرمایههای عظیم انسانی و مادی این ملت در پای آن نثار شده است؛ لذا فرهنگ ناب و ارزشمند دوران دفاع مقدس ذخائر بینظیری است که به عنوان عوامل تأثیرگذار بر بالندگی و توسعه در جامعه باید مورد توجه قرار گیرد. برای رسیدن به این هدف، لازم است که همه ارکان و دلسوزان نظام بهصورت جدی و مستمر، مدلی به نام "چرخة حیات فرهنگ دفاع مقدس" را در دستور کار خود قرار دهند تا این فرهنگ ناب به فرهنگ جاری کشور تبدیل شود، این مدل را میتوان به 7 دسته کلی دستهبندی نمود:
1- شناخت نسبت به دارایی و ثروت خود، یعنی باور به ثروت بودن آنجه که اکنون از دفاع مقدس در نزد ماست.
2- عزیز و محترم شمردن این دارایی و ثروت عظیم.
3- محافظت از این دستاوردها و داراییهای شگرف در قالب راهاندازی پایگاه اطلاعاتی یکپارچه و گسترده بهصورت سیستم متمرکز توزیعی در سطح محلی، ملی و بینالمللی.
4- میل و انگیزه به افرایش و تکثیر دارایی و ثروت موجود.
5- تولید و بازتولید ثروت موجود از طریق تزریق آن در همه بخشهای دیگر اجتماع و با بهرهگیری از دانش، هنر و فناوریهای نوین.
6- آسیبشناسی، پالایش و اصلاح مستمر کاستیها و تقویت نقاط قوت و نیز تبدیل تهدیدات به فرصتهای گرانبها.
7- ترویج و انتشار این ثروت گرانبها برای نسل فعلی و انتقال به نسلهای بعدی.
بنابراین در مقطع کنونی، لازم است همة مسئولان و زمامداران حکومت، نخبگان حوزه علم و فرهنگ و نویسندگانی که توان قلم زدن در حیطة دفاع مقدس را دارند و بار سنگین شناخت، حفظ، پالایش، تولید و ترویج و انتقال فرهنگ دفاع مقدس به آیندگان بر دوش آنان است، دلسوزانه تمام همت خود را به کار بندند که بیش از پیش این معدن عظیم و تمام نشدنی را مورد کاوش قرار داده، گنجهای پنهان آن را استخراج نموده، جلا داده و در قالبهای گوناگونی ارائه دهند تا در اختیار سایر نخبگان جامعه و آحاد مردم قرار گیرد، باشد که نسل امروز و نسلهای آینده از این سرچشمه زلال حقیقت سیراب گردند، انشاالله.
[1] این تعبیر از دفاع مقدس را مقام معظم رهبری در دیدار دستاندرکاران راهیان نور به تاریخ 1395/12/16 به کار بردند.
[2] بیانات در دیدار جمعی از شعرای آئینی، 1390/03/25
[3] بیانات در دیدار مسئولان دفتر هنر و ادبیات مقاومت، 1370/04/25
[4] بیانات در دیدار جمعی از پیشکسوتان جهاد و شهادت و خاطرهگویان دفتر ادبیات و هنر مقاومت، 1384/06/31
[5] همان.
[6] بیانات در دیدار مسئولان دفتر هنر و ادبیات مقاومت، 1370/04/25
[7] حدود هفتاد و پنج سال.